یا مقلب القلوب و الابصار
باز بهاری فرا رسید ، تا دگر بار ترانه های شادی را بر دل زمین الهام کند و راز شکفتن را بر گوش انسان نجوا نماید
و سرسبزی و نشاط را برای او به ارمغان آورد تا نویدی برای نیکوکاران و امیدی بر قلب منتظران مهدی آل محمّد
(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد .
در طلیعه شکفتن بهاری در بهار ، با تقارن بهار طبیعت و بهار ربیع الاوّل ، به طراوت میلاد پیام آور اسلام ،
حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) و پرچمدار فقه شیعه ، امام جعفر صادق (علیه السلام) دیدگانتان بر انوار
الهی روشن و حضورتان تا ابدیّت سبز و پرفروغ باد .
|
یا مقلب القلوب و الابصار
از خدا می خواهم
که هفت سین سلام و سرور
و سادگی و سلامت و سعادت
در سفره ی صداقتمان بچیند
و جانمان را به صفای قرآن
و چشم دلمان را به روشنی آب و آینه بگرداند
و ماهی خیالمان را در کاسه های اندیشه بچرخاند
و دست هایمان را آنی
از دامن معرفت آموختگان عشق و عرفان کوتاه نگرداند
بدان امید که
هر روزمان نوروزی دیگر باشد.
سال نو مبارک
بهار 1387
بهار آمد
بهار آمد جوانی را پس از پیری ز سر گیرم
کنار یار بنشینم ز عمر خود ثمر گیرم
به گلشن باز گردم با گل و گلبن در آمیزم
به طرف بوستان دلدار مهوش را به بر گیرم
خزان و زردی آن را نهم در پشت سر روزی
که در گلزار جان از گلعذار خود خبر گیرم
پر و بالم که در دِی از غم دلدار پرپر شد
به فروردین به یاد وصل دلبر بال و پر گیرم
به هنگام خزان در این خراب آباد بنشینم
بهار آمد که بهر وصل او بار سفر گیرم
اگر ساقی از آن جامی که بر عشق افشاند
بیفشاند به مستی از رخ او پرده بر گیرم
امام خمینی رحمة الله علیه
الا یا ایها المهدی مدام الوصل ناولها
که در دوران هجرانت بسی افتاد مشکل ها
دل بی بهره از مهرت حقیقت را کجا یابد
حق از آیینه رویت تجلی کرد بر دل ها
اگر دانستمی کویت به سر می آمدم سویت
خوشا گر بودمی آگه ز راه و رسم منزل ها
اللهم عجل فی فرج مولانا، ربیعنا، حبیبنا، غریبنا، صاحبنا،
قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم